پایگاه شعرمذهبی به شمادوست گرامی خوش آمدمی گوید اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً - دوست گرامي شما مي توانيد اشعارخويش رابه وب سايت ماارسال تانمايش داده شود- شما مي توانيد جهت استفاده از اشعار شاعرومداح اهل بيت برادرحاج مهدي جهان ميهن باسبک جديد به لينک واقع در موضوعات سايت وياوب سايت شخصي ايشان مراجعه نماييد www.zeynabiuon@mailsara.comیاwww.zeynabiuon@mihanmail.irارسال فرمائید




   


   
موضوعات مطالب
صفحه اطلاع رسانی پایگاه بیت الائمه(ع)
اشعارشاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان (میهن)
متن اشعار اربعین حسینی
عکس های تاریخی وقدیمی مشهد(حرم امام رضا(ع))
شهادت امام حسن عسکری (ع)
متن اشعارولادت پیامبر(ص) وامام صادق(ع)
متن اشعار حضرت عباس (ع)
متن اشعار سینه زنی امام حسین (ع)
متن اشعارامام زمان (عج)
متن اشعارحضرت علی (ع)
متن اشعار رسوا.. (ص)
متن اشعار شهادت امام حسن مجتبی (ع)
متن اشعار شهادت حضرت زهرا(س)
متن اشعار شهادت امام باقر(ع)
متن اشعار شهادت امام سجاد(ع)
متن اشعارولادت امام حسن عسکری (ع)
متن اشعاروفات حضرت معصومه (ص)
تصاویروعکس های مداحان اهل بیت (ع)
متن اشعارمحرم
متن اشعارامام رضا(ع)
متن اشعارمناجات باخدا
متن اشعار حضرت علی اصغر(ع)
متن اشعارحضرت علی اکبر(ع)
متن اشعارحضرت رقیه (س)
متن اشعار مسلم بن عقیل (ع)
متن اشعاردرباره کربلا
متن اشعار دهه فاطمیه
مباحث حقوقی(برای دانشجویان رشته های حقوق )
متن اشعار درمدح امام زمان(عج)
متن اشعاردرباره عیدنوروزوبهار
متن اشعارسیزده بدر
صفحه برچسب های وبلاک
احادیث حضرت زهرا(س)
اشعاروفات حضرت ام البنین (س)
متن اشعارولادت حضرت زهرا(س)
متن پیامک روز زن -همسر
متن اشعارولادت امام محمدباقر(ع)
متن اشعارماه رجب
متن اشعارولادت امام جواد(ع)
متن اشعارولادت حضرت علی(ع)
صفحه سیاسی
متن اشعاروفات حضرت زینب(س)
متن اشعارعیدمبعث
متن اشعارولادت امام حسین (ع)
متن اشعارولادت حضرت عباس(ع)
متن اشعارولادت امام سجاد(ع)
متن شعردرباره کاظمین
متن شعردرباره نجف
متن شعر درباره سامرا
متن شعردرباره کربلا
متن شعردرباره مدینه
اشعارولادت امام زمان (عج)
متن اشعارصلواتی
متن اشعارولادت حضرت رقیه(س)
متن اشعارماه مبارک رمضان
روزنامه ها وخبرنامه های کشوری
صفحه تبلیغات وخریدوفروش رایگان اجناس شما(اقتصادی)
متن اشعاروفات حضرت خدیجه (س)
متن اشعارولادت امام حسن مجتبی(ع)
متن اشعارشبهای قدر(لیله القدر)
مطالب متفرقه وب سایت
متن اشعارعیدسعیدفطر
تصاویر متحرک
تصاویر متحرک
اشعارسالروز تخریب بقیع
متن اشعارمراسم عروسی- دامادی
اشعارشهادت امام صادق(ع)
متن اشعاردهه کرامت
متن اشعارولادت حضرت معصومه
اشعارولادت امام رضا(ع)
متن اشعاراستقبال از محرم
متن اشعارشب اول محم
متن اشعارشب دوم محرم
متن اشعارشب سوم محرم
متن اشعارشب چهارم محرم
متن اشعارشب پنجم محرم
متن اشعارشب ششم محرم
متن اشعارشب هفتم محرم
متن اشعارشب هشتم محرم
متن اشعارشب نهم محرم
متن اشعارشب دهم محرم (عاشورا)
اشعارحرکت کاروان کربلا
تحقیق آماده (دانشگاه .دبیرستان.دبستان.راهنمایی)
متن اشعارشهادت امام جواد(ع)
متن اشعارسالروز ازدواج حضرت علی(ع) وحضرت زهرا(س)
متن اشعارحربن ریاحی
شگفتی های قرآن
متن اشعارروز عرفه
لینک مستقیم به مطالب وب سایت های دوستان
کتابخانه الکترونیکی
دانلود نوحه (صوتی وتصویری)
استخاره
متن اشعارعیدغدیرخم
فایل های اشعارمذهبی (به صورت word)
متن اشعاررحلت پیامبر(ص)
فروشگاه بیت الائمه(س)
نويسندگان وب سایت
آمار و امكانات
»تعداد بازديد امروز:

طراح قالب

Template By:

درباره وبگاه

وب سایت پایگاه شعربیت الائمه (ع)باترویج اشعارمذهبی ونوحه وسینه زنی و... طراحی گردیده که به یاری خداونظرات شمادوستان کارخویش راادامه ودرزمینه ائمه اطهار(ع)گام برمی دارد.
لينك دوستان
»

»

»

»

»

»

»

»

فروشگاه تجارت حلال
فروشگاه هایپرثنا
سایت آپلود2
غریب مادر (شعر آیینی)
سایت هیئت های خراسان رضوی (لیست هیئت ها)
ساخت اسلایدمتحرک
وب سایت تکدید(شعر)
وب سایت شعر(مجتبی دسترنج)
وب سایت یاس کبود
معاونت حقوقی مجلس( کتابخانه)
دانلودنوحه
پایگاه تخصصی اهل بیت
ديوان شعر اهل بيت ع
وب باشگاه شعرآئینی
وب سایت توصیه های اخلاقی و..
وب سایت یامرتضی علی (ع)
وب سایت شوریده (دانلودنوحه)
در گذرگاه زمان
عطش روضه
وب سایت تقاطع
وب سایت زندگینامه مشاهیرواشخاص معروف و..
وب سایت اسلامیه
وب سایت بینات
علوم غریبه و...
شگفتی های قرآنی
وب سایت حکایات وحکمت
وبلاگهای منتخب درمیهن بلاگ
وبلاک هیئت محبان الزینب(س) جاده سیمان
سامانه ارسال پیام رایگان(پرند)
سامانه ارسال پیام رایگان(گیل پیامک)
سامانه ارسال پیام رایگان(پارسه)
سامانه ارسال پیام رایگان2
سامانه ارسال پیام رایگان
وب سایت های ارئه دهنده بنررایگان
ساخت بنر رایگان
سایت بعثه مقام معظم رهبری خراسان
سایت دانشگاه علمی کاربردی شهرداریهای خراسان
پایگاه مداح اهل بیت علیمی
پایگاه شخصی حاج مهدی اکبری
پایگاه شخصی حاج محمودکریمی
مرکز تنظیم آثارآیت ا... بهجت
سایت آیت ا... حکیم
سایت آیت ا... مدرسی
سایت بنیاداسلامی آیت ا... خویی
سایت آیت ا... وحیدخراسانی
سایت آیت ا...میرزاجوادتبریزی
مجمع احیای غدیر شهرستان ساری
پایگاه تخصصی اشعار اهل بیت
سازمان بسیج مداحان همدان
هئیت محبان الزهرا(س)بسیج بیشه سر
هیئت رزمندگان اسلام
پایگاه سادات
بانک اطلاعات شهرمشهد مقدش
هیأت مذهبی باب الحسین(علیه السلام)مشهد
هیئت حیدر کرار - مشهد مقدس
هیئت متحده غمزدگان حضرت رقیه (س) مشهد
پایگاه اطلاع رسانی جلسات هیئت های مذهبی
هیئت مکتب الحسین(ع) اصفهان
سایت هیئت محبان الرضا(ع)
سایت محمل (اشعارمذهبی)
وب سایت شخصی شاعرومداح اهل بیت برادرحاج مهدی جهان میهن
مداحی وشعر
مشق هیئت (اشعارمذهبی )
وب سایت صلوات آنلاین
هیئت قمربنی هاشم
مسکین باخرزی
وب سایت عمیت عین لاتراک
هیئت کف العباس (ع)رودسر
پایگاه تخصص مدح
ازدحام گودال (شعر)
فریادالعطش (شعر)
وبلاک شعرشاعر(شعر)
وبلاک سهیل عرب(قاسم بن الحسن(ع))
وبلاک غمخانه رباب (س)
لیست کامل سایت های خبری ، روزنامه ها و خبرگزاری های فارسی
پایگاه های اطلاع رسانی و روزنامه های کشور
فهرست روزنامه های ايران
وبلاک باب الحرم جدید(شعر)
وبلاک کربلا
شعر
وبلاگ رضیع الحسین(ع)
اوج پرواز
مداحین اشعار
وبلاگ اشعار کامل شاعران
سایت هیئت محبان الرضا(ع)
سایت سادات
رئوف اهل بیت (شعر)
هیئت انصارالرضاع(مشهد)
هئیت جنت العباس اصفهان
وبلاک خادمین حسین بن علی آبدانان
سایت هیئت های تهران
سایت حسینیه (نوحه )شعر
سایت باب الحرم (جدید)
بزم اشک (شعرمداحی)
سایت فاطمه(س)
سایت قائمیه اصفهان(دانلودنرم افزار)
بانک اشعارمذهبی2
مادحین (اشعارمذهبی)
دینی(اشعار)
اشعار(یاحسین)
سایت اشعارمذهبی
سایت مداحی (متن اشعارمذهبی)
خیمه دلسوختگان
سایت حرم شاه
بانک اشعارمذهبی
2- پخش زنده از حرم های ائمه (ع)
1- پخش زنده از حرم های ائمه (ع)
پخش زنده حرم حضرت عباس(ع)
پخش زنده حرم امام رضا (ع)
پخش زنده ومستقیم حرم امام حسین (ع)
سایت امام 8
سایت معراج
سایت باب الحرم
بعثه مقام معظم رهبری (خراسان رضوی)
ردیاب ماشین
جلوپنجره اریو
اریو زوتی z300
جلو پنجره ایکس 60

آرشيو مطالب
پيوند هاي روزانه
» اشعاررحلت پیامبر(ص)23

 

 

 

 

چرخ گردون را عجب غوغا و شوری در سر است

 

یا که گیتی را فنا گردیده وقت محشر است

 

بر چه می ریزد سرشک تلخ از مژگان فلک

 

عالمی را رخت ماتم نوحه گر بر پیکر است

 

ارض هستی یکسره گردیده بی صبر و سکون

 

خون چکان عرش و فلک در ماتم پیغمبر است

 

فاطمه دخت نبی می سوزد از هجر پدر

 

خلقت هستی پریشان از نوای کوثر است

 

یک طرف نالان حسن سویی حسین و زینبین

 

سوی دیگر دل غمین بهر برادر حیدر است

 

ناگهان آمد سروشی غم مخور زهرای من

 

نگذرد چندی پدر واصل به وصل دختر است

 

مهر تابان هدایت گشته خاموش عاقبت

 

مرتضی دیگر غریب و بی کس و بی یاور است

 

آب غسل تو نخشکیده هنوز ای نور حق

 

دخترت پهلو شکسته بین دیوار و در است

 

بعد تو از آتش بدعتت سرایت سوختند

 

غنچه نارسته ای از ظلم کینه پرپر است

 

خیز از جا یا رسول الله بنگر بی معین

 

ریسمان بر گردن فتاح و میر خیبر است

 

یا رسول الله چنان سیلی به زهرایت زدند

 

کز شرارش تا ابد نیلی عذار دخت راست

 

یا رسول الله زجا برخیز و زهرا را ببین

 

آنکه را خواندی ابیها را گرامی مادر است

 

یا رسوالله علی شد بعد تو خانه نشین

 

حق شده خاموش وناحق بهر امت رهبر است

 

 

 

مدینه، چه کردی رسول خدا را

گرفتی ز ما خاتم‌الانبیا را

چه بیدادگر بود، این چرخ گردون

که خاک یتیمی، به سر ریخت ما را

دریغا! که روح دعا، رفت در خاک

گرفتند از ما روان دعا را

به سوگ محمّد، بگریید، یاران

که زهرا ببیند، سرشک شما را

بیارید گل بر در بیت زهرا

که هم‌درد باشید، خیرالنسا را

الهی الهی که اهل مدینه

نبینند، تنهایی مرتضا را

الهی نبینم که زهرا به صحرا

دهد آب با اشک خود نخل‌ها را

مبادا که در بیت وحی الهی

بدون طهارت، گذارید پا را

ببوسید، روی حسین و حسن را

تسلّا دهید این دو صاحبْ عزا را

خدا را چه شد، آن طبیب دو عالم

که آورد، بر زخم‌ جان‌‌ها، دوا را

نه لب بر گلوی حسینش نهاده

نه بوسیده لعل لب مجتبی  را

سلامی نداده است، بر اهل‌بیتش

زیارت نکرده است، بیت‌الولا را

زنان مدینه، چو جان در بر خود

بگیرید، دخت رسول خدا را

مبادا مبادا، گذارید تنها

در این روزها، عصمت کبریا را

زنان مدینه، به جان پیمبر

بگویید اسرار این ماجرا را

چرا شعله از بیت زهرا بلند است

ببینید، آتش زدند آن سرا را

دریغا! دریغا! که در پشت آن در

شکستند، ار کان ارض و سما را

بیایید، در آستان ولایت

که کشتند، ریحانة المصطفی  را

خطاکار، آن بود، ای اهل عالم

کز اوّل رها کرد، تیر خطا را

خدا را در بیت توحید و آتش؟

یهودند این جانیان، یا نصارا؟

یهود و نصارا به پیغمبر خود

روا داشت کی این چنین ناروا را؟

کسی کو زند، لطمه بر روی زهرا

به قرآن که کفرش بود آشکارا

نه سهمی، ز قرآن و اسلام دارد

نه دیده است، یک لحظه رنگ حیا را

ندیده است، پیغمبری، جز محمّد

ز امّت، چنین ظلم و جور و جفا را

شراری، ز بیت‌الولا رفت بالا

که بگرفت در کام خود کربلا را

عدو، آتشی زد به بیت ولایت

که بگرفت، تا حشر، دودش فضا را

زمام سخن را نگهدار «میثم»

که آتش زدی، قلب اهل ولا را

 

سازگار

 

*****

 

ای مدینه آفتاب حسن سرمد را چه کردی؟

 

آن خدایی عبد آن عبد مؤیّد را چه کردی؟

 

جان جان عالم ایجاد احمد را چه کردی؟

 

از چه خاموشی بگو آخر محمّد (ص) را چه کردی؟

 

جا به زیر خاک دادی روح روح انبیا را

 

*

 

آنکه بار خلق را بر دوش خود می برد چون شد؟

 

آنکه بهر عزّت ما خون دل می خورد چون شد؟

 

آنکه خندید و لبش از سنگ کین آزرد چون شد؟

 

آنکه گُل گفت و گُل رویش ز غم پژمرد چون شد

 

در کجا کردی تو پنهان آفتاب جان ما را

 

*

 

قلب آدم در غم پیغمبر خاتم گرفته

 

بغض مانده در گلوی عترت و عالم گرفته

 

منبر و محراب و مسجد را غبار غم گرفته

 

حضرت زهرا سیه پوشیده و ماتم گرفته

 

اشگ غربت کرده پر، چشم علیّ مرتضی را

 

*

 

ای مدینه ای مدینه جامۀ نیلی به تن کن

 

یا امیرالمؤمنین جان دو عالم را کفن کن

 

گوهر اشک از دو چشم خود نثار آن بدن کن

 

پاک با دست محبّت اشگ از چشم حسن کن

 

کن نوازش از ره رأفت شهید کربلا را

 

*

 

زینب و کلثوم با مادر عزا دارند هر دو

 

با علی در گریه و اندوه و غم یارند هر دو

 

در کنار فاطمه با چشم خونبارند هر دو

 

دیده گریان، دست بر دل، سر به دیوارند هر دو

 

هر دو می بینند اشک غربت شیر خدا را

 

*

 

فاطمه یکدم نیفتد نام بابا از زبانش

 

جان رسیده بر لب و از دست رفته جان جانش

 

تیره تر از گوشۀ بیت الحزن شد آشیانش

 

هیزم آوردند جای دسته گل در آستانش

 

سوختند از شعلۀ آتش در بیت الولا را

 

*

 

باغبانا بعد عمری خون دل حقّت ادا شد

 

غنچه از گُل، گُل ز بلبل، بلبل از گلشن جدا شد

 

با تن تنها اسیر روبهان شیر خدا شد

 

فاطمه از پا فتاد و طفل معصومش فدا شد

 

تسلیت دادند با ضرب لگد خیرالنّسا را

 

*

 

اوّلین تیغی که دشمن بعد پیغمبر کشیده

 

پیش چشم فاطمه بر کشتن حیدر کشیده

 

ناله آنجا از جگر صدّیقۀ اطهر کشیده

 

زین جنایت ناله هم محراب و هم منبر کشیده

 

در غم حیدر کشیده نالۀ واغربتا را

 

*

 

یا محمّد (ص) بعد تو شیر خدا خانه نشین شد

 

چون کتاب آسمانی دخترت نقش زمین شد

 

لاله باران پیکر پاک حسن از تیر کین شد

 

کشته فرزندت حسین از خنجر شمر لعین شد

 

شرح، «میثم» می دهد بر امّتت این غصّه ها را

 

سازگار

******

ای بهشت مدینه شهر رسول

 

باغ سر سبز لاله های بتول

 

تو بهشتی ولی بهارت کو

 

ای قرار همه قرارت کو

 

شِکوه بر درگه خدا داری

 

ناله وامحمّدا داری

 

شهر احمد، کجاست احمدِ تو

 

از چه خاموش شد محمّد تو

 

آسمان ها همه خراب شوید

 

کوه ها در شراره آب شوید

 

ناله ها آه از جگر خیزید

 

اختران بر زمین فرو ریزید

 

لحظه ها محشری عظیم شدید

 

امّت مصطفی یتیم شدید

 

ای جهانِ وجود، هستت رفت

 

خاتم الانبیا زدستت رفت

 

گرد غم بر فلک نشست، نشست

 

پشت شیر خدا شکست، شکست

 

گرد غربت مدینه را به سر است

 

از مدینه علی غریب تر است

 

او که بار بلای امّت برد

 

او که پا بر نجات خلق فشرد

 

جگرش را زطعنه چنگ زدند

 

به جبینش زکینه سنگ زدند

 

بارها امّت ستم گستر

 

بر سرش ریختند خاکستر

 

بر قدم هاش خار افشاندند

 

کاذبش گفته ساحرش خواندند

 

چون پدر با عدو تکلّم کرد

 

با لب غرق خون تبسّم کرد

 

بارها جان خویش داد زدست

 

تا که گردد بشر خدای پرست

 

وقت رفتن نخواست از امّت

 

اجر، الاّ مودّت عترت

 

روح پاکش زتن چو گشت رها

 

باز گردید دست توطئه ها

 

بود روی زمین جنازه ی او

 

که شکستند عهد تازه ی او

 

منکر آیه ی شریفه ی شدند

 

بانی فتنه ی سقیفه شدند

 

از جحیم سقیفه خصم شریر

 

آتش افروخت در بهشت غدیر

 

چیره شد دست ظلم بر مظلوم

 

غصب شد حق چهاره معصوم

 

تا به جای صمد صنم شد نصب

 

گشت حق کتاب و عترت غصب

 

گر چه در نظم، قدرتم دادند

 

چه کنم حکم وحدتم دادند

 

ورنه پیوسته می زدم فریاد

 

که کجا فاطمه زپا افتاد

 

روز غصب خلافت علوی

 

گشت پامال، حرمت نبوی

 

در سقیفه ستم به مولا رفت

 

آتش از بیت وحی بالا رفت

 

شعله افروختند بر در وحی

 

آیه ای شد جدا زکوثر وحی

 

زخم شمشیر بر سر حیدر

 

گشت اجر رسالت دیگر

 

حمله بر حجّت خدا کردند

 

فرق او را زهم دو تا کردند

 

بعد قتل علی امام حسن

 

گشت همچون پدر غریب وطن

 

ریخت یک آسمان بلا به سرش

 

خون شد از غیر و آشنا جگرش

 

زهر کین زد شراره بر دل او

 

عاقبت جعده گشت قاتل او

 

آسمان بس که خون به جامش ریخت

 

جگرش خون شد و زکامش ریخت

 

روز تشییع، در برِ یاران

 

پیکرش شد زتیر، گلباران

 

بارش تیر و جسم یار کجا؟

 

یاس زهرا و نیش خار کجا

 

تیرها بود کز حجاب کفن

 

برد سر در تن امام حسن

 

آل هاشم اگر چه خونجگرید

 

این خبر را به خواهرش نبرید

 

سوز زخم درون بس است بر او

 

دیدن طشت خون بس است بر او

 

یوسف فاطمه حسین عزیز

 

اینقدر اشگ از دو دیده نریز

 

مجتبی هم به غربت تو گریست

 

هیچ روزی بسان روز تو نیست

 

در حسن زخمِ چند چوبه ی تیر

 

در تو زخم هزاراها شمشیر

 

می کند خصم بعد یارانت

 

سنگ باران و تیر بارانت

 

ملک هستی محیط غربت تو

 

اشگ «میثم» نثار تربت تو

 

سازگار

******

ای ملائک سوی یثرب همه پرواز کنید

 

شمع سان ناله ز سوز جگر آغاز کنید

 

همه با هم به سما دست دعا باز کنید

 

خون فشانید ز چشم و به خدا راز کنید

 

مهر غم نقش به بال و پرتان میگردد

 

مرگ دور سر پیغمبرتان میگردد

 

**

 

پیک غم از حرم خواجه اسری آید

 

خبر از فاجعه محشر کبری آید

 

کاروان اجل از جانب صحرا آید

 

نگذارید در خانه زهرا (س) آید

 

قاصد مرگ کجا کعبه مقصود کجا

 

ملک الموت کجا خانه معبود کجا

 

**

 

اجل استاده هراسان بدر بیت رسول

 

پشت در لحظه به لحظه طلبد اذن دخول

 

لرزد از زمزمه او دل زهرای بتول (س)

 

فاطمه سوی پدر آمده محزون و ملول

 

کی پدر پیک غریبی است تو را میخواند؟

 

کیست کز هر سخنش قلب مرا لرزاند

 

**

 

گفت در پاسخ زهرا (س) پدر ای پاک سرشت

 

دست تقدیر برای تو غم تازه نوشت

 

پدرت میرود امروز به گلزار بهشت

 

آسمان کوه بلا را به سر دوش تو هشت

 

فلک امروز پر از ناله جبرائیل است

 

این غریبی بود پشت در عزرائیل است

 

**

 

این نه آن است که از کس بطلبد اذن دخول

 

این اجل باشد و بر بردن جانهاست عجول

 

اذن ناکرده طلب جز بدر بیت رسول

 

پاسداری کند از حرمت زهرای بتول (س)

 

ای فدای تو و خون دل و اشک بصیرت

 

باز کن در که شود خاک یتیمی به سرت

 

**

 

فاطمه (س) برد به بابا سرتسلیم فرود

 

در کاشانه به سوی ملک الموت گشود

 

چون به دارالشرف وحی ، اجل یافت ورود

 

به ادب روی به پیغمبر اسلام نمود

 

کی تنت جان جهان گر دهی اذنم زکرم

 

آمدم روح تو در جنت اعلا ببرم

 

**

 

گفت ای دوست کمی صبر و تحمل باید

 

که مرا پیک خدا حضرت جبریل آید

 

رنگ اندوه ز آیینه دل بزداید

 

عقده از سینه پر غصه من بگشاید

 

جبرئیل آمد و گفت ای به فدایت گردم

 

باغ جنت را از بهر تو زینت کردم

 

**

 

گفت ای پیک خدا حامل فیض و رحمت

 

سخنی گو که ز قلبم بربائی محنت

 

غم من نیست غم حور و قصور و جنت

 

چه کند روز جزا خالق من با امت

 

گفت جبریل که فرموده چنین معبودت

 

آنقدر بر تو ببخشم که کنم خوشنودت

 

**

 

ای بدوشت غم امت همه دم در همه حال

 

برده بر شانه خود کوه غم و درد و ملال

 

امت اجر تو عطا کرد به قرآن و به آل

 

حرمت هر دو کنار حرمت شد پامال

 

کرده غصب فدک و حق علی (ع) را بردند

 

پهلوی فاطمه ات (س) را ز لگد آزردند

 

**

 

بر لب خلق هنوز از غم تو زمزمه بود

 

شعله ها در جگر و اشک به چشم همه بود

 

شهر از فتنه ایام پر از واهمه بود

 

اولین اجر رسالت زدن فاطمه (س) بود

 

گشت از حق کشی است بیداد گرت

 

کشتن محسن مظلوم تو اجرد گرت

 

**

 

با سر انگشت خزان سخت ورق برگردید

 

غنچه و لاله خونین تو پرپر گردید

 

سومین اجر تو زخم سرحیدر گردید

 

به حسن (ع) از همه کس ظلم فزون تر گردید

 

بعد از آن زهر که بر نود دو عینت دادند

 

اجرها بود که امت به حسینت دادند

 

**

 

گرگ ها بر بدن یوسف تو چنگ زدند

 

بر رخ چرخ ز خون دل او رنگ زدند

 

دست بگشود به پیشانی او سنگ زدند

 

تهمت کفر به آل تو به نیرنگ زدند

 

زین مصیبت همه دم سینه میثم سوزد

 

بلکه تا حشر دل آدم و عالم سوزد

 

سازگار

*****

 

بند اول

گفتم که عمر ماه صفر رو به آخر است

دیدم شروع محشر کبرای دیگر است

گردون شده سیاه و فضا پر زدود و آه

تاریک تر ز عرصة تاریک محشر است

گرد ملال بر رخ اسلام و مسلمین

اشک عزا به دیدة زهرای اطهر است

گفتم چه روی داده که زهرا زند به سر

دیدم که روز، روز عزای پیمبر است

پایان عمر سید و مولای کائنات

آغاز دور غربت زهرا و حیدر است

قرآن غریب و فاطمه از آن غریب تر

اسلام را سیاه به تن، خاک بر سر است

روی حسین مانده به دیوار بی کسی

چشم حسن به اشک دو چشم برادر است

ای دل بیا گریة زینب نظاره کن

مانند پیرهن جگر خویش پاره کن

 

بند دوم

زهرا به خانه و ملک الموت پشت در

از بهر قبض روح شریف پیامبر

از هیچ کس نکرده طلب اذن و ای عجب

بی اذن فاطمه ننهد پای پیش تر

با آن که بود داغ پدر سخت، فاطمه

در باز کرد و اشک فرو ریخت از بصر

یک چشم او به سوی اجل چشم دیگرش

محو نگاه آخر خود بود بر پدر

اشک حسن چکیده به رخسار مصطفی

روی حسین بر روی قلب پیامبر

دیگر نداشت جان که کند هر دو را سوار

بر روی دوش خویش به هر کوی و هر گذر

زد بوسه ها به حلق حسین و لب حسن

از جان و دل گرفت چو جان هر دو را به بر

هر لحظه یاد کرد به افسوس و اشک و آه

گاهی ز طشت و گاه ز گودال قتلگاه

 

بند سوم

پیغمبری که دید ستم های بی شمار

از کس نخواست اجر رسالت به روزگار

چون ارتحال یافت خلایق شدند جمع

تا هدیه ای دهند به زهرای داغدار

گویا نداشت شهر مدینه درخت گل

کآن را کنند در قدم فاطمه نثار

بر دوش بار هیزمشان جای دسته گل

رنگ شرارت از رخشان بود آشکار

بابی که بود زائر آن سید رسل

آتش زدند عاقبت آن قوم نا به کار

بر روی دست و سینة آن بضعة الرسول

تقدیم شد سه لوحه به عنوان افتخار

سیلی و تازیانه و ضرب غلاف تیغ

ای دل بگیر آتش و ای دیده خون ببار

آید صدای فاطمه از پشت در به گوش

تا صبح روز حشر مباد این صدا خموش

 

بند چهارم

دردا که بعد فاطمه روز حسن رسید

روز ملال و غصه و رنج و محن رسید

از زهر همسرش جگرش پاره پاره شد

بس تیرها که لحظة دفنش به تن رسد

بعد از حسن به نیزه عیان شد سر حسین

بیش از هزار زخم ورا بر بدن رسید

بر پیکری که بود پر از بوسة رسول

از گرد و خاک و نیزه شکسته کفن رسید

از جامه های یوسف کرببلا فقط

بر زینب ستم زده یک پیرهن رسید

پاداش آن نصایح زیبا از آن گروه

تیرش درون سینه، سنان بر دهن رسید

“میثم” بگو به فاطمه زآن خیمه ها که سوخت

یک کربلا شرارة آتش به من رسید

مرثیه خوان خامس آل عبا منم

در خیمه های سوخته اش سوخت دامنم

 

سازگار

 

*****

 

خاتم‌الانبیا رسول خدا

که جهانش هزار بار فدا

کـرد اعـلام بـر سر منبر

به خلایق ز اصـغر و اکبر

که من ای مسلمینِ نیک خصال

دیدم آزارها به بیست و سه سال

کرده‌ام روز و شب حمایتتان

سنگ خوردم پی هدایتتان

ساحرم خوانده‌اید و جادوگر

بـر سـرم ریختیـد خاکستر

گـاه کـردید سنـگ بـارانم

گـه شکستید درِّ دنـدانم

مثل مـن از منافق و کفار

هیـچ پیغمبری نـدید آزار

حال چون می‌روم از این دنیا

اجر و مزدی نخواستم ز شما

جـز کـه بـا عتـرتم مودّتتان

حرمت و طاعـت و محبتتان

دو امـانت مـراست بین شما

طاعت از این دو هست، دین شما

ایـن دو از امـر داورِ منّـان

یکی عترت بوَد، یکی قرآن

این دو با هم چو این دو انگشتند

تـا ابـد متصل به یک مشتند

کافر است آن کسی که در اقرار

یـکی از این دو را کند انکار

چون محمّد ز دار دنیا رفت

روح او در بهشت اعلا رفت

جمـع گشتند امـت اسـلام

تا به زهرا دهند یک انعـام

رو سوی بیت کبریا کردند

جـای گل، بار هیزم آوردند

گلشـان شعلـه‌های آذر بود

حـرمتِ دختـرِ پیمبر بـود

دختر وحی را به خانه زدند

بـر تــن وحی تاز

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







نويسنده : خادم الرضا | تاريخ : دو شنبه 9 دی 1392برچسب:رحلت پیامبر,بیت الائمه,پایگاه شعربیت الائمه,شعر,حضرت محمد,رسول الله,جهان میهن,رحلت پیامبر,بیت الائمه,پایگاه شعربیت الائمه,شعر,حضرت محمد,رسول الله,جهان میهن,رحلت پیامبر,بیت الائمه,پایگاه شعربیت الائمه,شعر,حضرت محمد,رسول الله,جهان میهن,رحلت پیامبر,بیت الائمه,پایگاه شعربیت الائمه,شعر,حضرت محمد,رسول الله,جهان میهن,رحلت پیامبر,بیت الائمه,پایگاه شعربیت الائمه,شعر,حضرت محمد,رسول الله,جهان میهن,رحلت پیامبر,بیت الائمه,پایگاه شعربیت الائمه,شعر,حضرت محمد,رسول الله,جهان میهن,رحلت پیامبر,بیت الائمه,پایگاه شعربیت الائمه,شعر,حضرت محمد,رسول الله,جهان میهن,رحلت پیامبر,بیت الائمه,پایگاه شعربیت الائمه,شعر,حضرت محمد,رسول الله,جهان میهن,رحلت پیامبر,بیت الائمه,پایگاه شعربیت الائمه,شعر,حضرت محمد,رسول الله,جهان میهن,رحلت پیامبر,بیت الائمه,پایگاه شعربیت الائمه,شعر,حضرت محمد,رسول الله,جهان میهن,رحلت پیامبر,بیت الائمه,پایگاه شعربیت الائمه,شعر,حضرت محمد,رسول , | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» عناوين آخرين مطالب
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پایگاه اشعارمذهبی بیت الائمه بوده وهرگونه کپی برداری باذکرنام منبع بلامانع است ....